هیچ وقت برای دیدنش خودمون و درست نکردیم ..همیشه به فکر منافع خودمون بودیم و بس ،تا حالا شده بشینین و فکر کنید برای امام زمان تون چه کردید؟اصلا حواستون هست فرج و گشایش ظهور آقا به اعمال و دعای ما وابسته است؟ تاحالا شده به این فکر کنید که اینقدر برای خوش گذرونی و راحت طلبی خودتون تموم اعتقادات و زیر پامیزارید برای چی هست؟ اون هم بخاطر دنیایی که جز سیاهی و دوری از خالقمون چیزی آخرش نداره... انگار یادمون رفته که ما آمدیم برای امتحان نه زندگی ،چرا یادمون رفته که کتاب ما قرآن هست ؟چطور وقت برای چت و وایبر و لاین و غیره داریم ولی کتاب قرآنی که سالهاست روی طاقچه ی اتاق هست و تا حالا وقت نکردیم ورق بزنیم!!چرا یادمون رفته که خدا برای بالابردن ایمان بنده هایی که دوستشون داره بیشتر امتحانشون میکنه؟تا حالا چند تا امتحان و خوب دادی؟اصلا نمره گرفتن از خدا برای تو مهم هست؟ تو روزی که گذشت چه نمره ای از خدا گرفتی؟شاید امتحان بعدی آخرین امتحان تو باشه ...بترس از روزی که وقت پاسخ آزمون هایی هست که تو ازش بیرون آمدی...آری خدا مهربون هست و بخشنده ولی برای بنده هایی که بخاطرش از گناه ها دوری کردن نه برای بنده هایی که بخاطر گناه از خداشون دوری کردن...مرگ همین نزدیکیست ...یکم بجای بازیگوشی به فکر آخرت خودت باش دوست من
پدرش امام حسن فرزند علي ، فرزند محمد ، فرزند موسي ، فرزند جعفر ، فرزند محمد ، فرزند علي ، فرزند حسين ، فرزند علي بن ابيطالب (درود خداوند بر تمامي آنان باد) بود و مادرش کنيزي ترک و از سلاله پاکي بود که با اوصياي عيسدچار ترديد شدم که ناگاه
حضرت از جايي که نشسته بود با صداي بلند به من بانگ زد : «عمه شتاب مکن! هنگام وعده نزديک است». حکيمه گويد : نشستم و سوره هاي «سجده» و «ياسين» را قرائت کردم . در اين حال بودم که ناگهان نرجس مضطرب از خواب بيدار شد . به طرف او جستم و نام خدا را بر او بردم و آنگاه پرسيدم : آيا چيزي احساس مي کني؟ گفت :
خلفاي عباسي بنابر عادت معمول خويش ، هرگاه فرصتي براي کشتن اولياء الله مي يافتند ، فورا آنها را به زهر از پاي در مي آورند .
معتصم نيز ، امام حسن عسکري (ع) را به زهر شهيد کرد و سپس درصدد يافتن فرزند آن حضرت برآمد تا او را نيز از ميان بردارد و به خيال خويش دنباله امامت را نيست و نابود گرداند .
معتصم عده اي را به خانه امام فرستاد تا هر که و هر چه در آنجاست توقيف کنند . بهتر است خبر اين ماجرا را از زبان احمد بن عبد الله بن يحيي بن خاقان پسر وزير معتصم بشويم . او در اين باره مي گويد :
رسول خدا (ص) فرمود :
«مهدي اين امت از ماست ، هنگامي که هرج و مرج دنيا را فراگير و فتنه ها آشکار گردند و راهها نا امن شود و برخي از مردم بر برخي ديگر هجوم برند . پس بزرگ به کوچک رحم نکند و کوچک بزرگ را احترام نکند در اين هنگام خداوند مهدي ما را مبعوث فرمايد . او نهمين کس از فرزندان حسين (ع) است . دژهاي ضلالت و دلهاي بي خبر را بگشايد ، در آخر الزمان به کار دين پردازد چنانکه من در اول الزمان بدان پرداختم ، زمين را از عدل و داد پر کند ، چنانکه از ظلم و بيداد پر شده باشد».